پانیاپانیا، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
زندگی من و بابازندگی من و بابا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

شیرین گندمک من

هیجان

کلی هیجان دارم چهار روزه که خبری از اسمشو نبر نیست. این دفعه دیگه نه تست خریدم نه تقویم دائم دستم بود. می خوام برم تست بخرم.  داداشی رفته مهد و بابا هم رفته بیرون. بلافاصله بعد از تست میام خبرشو بهت می دم. یعنی توی دلمی؟   ...
23 اسفند 1393

باز هم دعوت نامه

دیروز باز هم دعوت نامه برات پست کردیم. تا ببینم این ماه مصلحت خدا چی می شه؟ اگر چه این ماه شرایط چندان مناسبی ندارم اول از همه این که چند روز پیش یه دندون درد خفیف داشتم که پی گیری نکردم دوم خونه تکونی سوم اینکه چند روز که یه سوزش و خارش بدی افتاده به جونم که نگو
7 اسفند 1393

نی نی هنوز توی بهشته

نی نیه گلم انگار بهشت رو به دل مامان ترجیح دادی مامان قابل نبود که بیای توی دلش خیلی ناراحتم صبح یه حس بدی داشتم داداشی که رفت مهد من هم حاضر شدم که برم آزمایشگاه اصلاً دلم نمی خواست تنها برم ولی خوب دیگه طاقت انتظار رو هم نداشتم. وقتی رسیدم آزمایشگاه یه حسی بهم می گفت برگردم ولی... به آقا دکتر گفته بودم که تست عفونت ادرای هم برام بنویسه. بعد از اینکه نمونه خون دادم وقتی رفتم دستشویی واسه تهیه نمونه ادرار  انگار دنیا روی سرم خراب شد. چیزی رو که نباید دیدم همون جا زدم زیر گریه زنگ زدم به زن عمو و توی دستشویی کلی گریه کردم حالا ملت هم پشت در منتظر خودم رو جم و جور کردم و از دستشویی اومدم بیرون اصلاً حالم خوب ...
27 دی 1393