پانیاپانیا، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
زندگی من و بابازندگی من و بابا، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

شیرین گندمک من

دوازده روزگی

1394/8/22 22:35
نویسنده : مامان پانی
120 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دختر نازم

دیشب خوب خوابیدی.

صبح ساعت ۸ بیدار شدم. اصلا باورم نمی شد.

بعد از ظهر هم مامانی طبق این چند روز با دایی سعید اومد واسه شست و شوی دخملی.

هنوز به خودم این اجازه داده نشده.

بعدش باباجون هم اومد. اخه دایی مسعود رو برده بودن شهدا تا بره دانشگاه.

بعدش بابا مامانی اینا رو برد که برسونه.

چند دقیقه بعدش عمه زینب اینا و انا هم اومدن خونمون.

بعد از رفتن اونها بابا داداش رو برد تو باغ پشت خونه و یه دو ساعتی نیومدن.

شما هم عین دو ساعت رو نق زدی.

تازه ساعت شش اروم شدی و من تونستم شام درست کنم.

هنپز لب تاب رو راه ننداختم. این چندتا پست رو هم با تبلت گذاشتم.

به زودی عکس های نازت رو میزارم.

راستی پاهات خیلی بهتر شده.

ولی فکر کنم اخرش باید گچ گرفته شن.

 

پسندها (2)

نظرات (0)