پانیاپانیا، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
زندگی من و بابازندگی من و بابا، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

شیرین گندمک من

دختر پر حاشیه من

1394/12/9 0:35
نویسنده : مامان پانی
98 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دختر نازم

مامان فدات بشه الهی

الهی مامان نباشه که تو درد بکشی

تو این پست می خوام از حواشی پزشکیت بگم که وقتی ان شاالله یه روز مامان شدی اگه با این موارد بر خورد کردی بدونی من چی کشیدم

۱. مشکل پاهات

اولین مورد پاهات بود که وقتی به دنیا اومدی از مچ به خاطر فشاری که روت بود به داخل خم شده بودن

هر گز اون لحظه رو فراموش نمی کنم که وقتی توبیمارستان واسه اولین بار چشمم به پاهات افتاد چه قدر وحشتناک بود

وقتی اورتوپد اومد تو اتاق و پرسید کدومشون بود؟ اخه تو هراتاق دو نفر بستری بودیم

مامانم جلوی من وایساده بود که من نبینم ولی من متوجه شدم

انگار دنیا رو سرم خراب شد

خودو مسول می دونستم

پاهای کوچولووی نازت از فشار تقریبا لمس شده بودن و کاملا خم شده بودن

اون لحظه حتی فکرشو نمی کردم که خوب شن

دلم می خواست بمیرم کلی گریه کردم 

ولی...

ولی الان خدا رو شکر با ماساژ کلی خوب شدن و از اینکه مجبور نشدم گچشون بگیرم خدار رو صد هزار بار شکر می کنم.

 

۲. دل درد 

 ۲۶ روزه بودی که دل دردت شروع شد و تا لان که سه ماه و بیست و هشت روزه هستی ادامه داره.

تا ده پونزده روز که شبانه روز گریه می کردی یا خواب بودی یا گریه می کردی.

از سر شب تا ۴ و ۵ صبح هر روز بیدار بودی و گریه می کردی البته ی بار هم رکورد زدی و تا ۷ صبح نخوابیدی.

کم کم بهتر شدی و تا یک بیدار می موندی و بعد می خوابیدی.

حالا هم تا نه و نیم الی ده دیگه می خوابی.

 ولی هنوز در طول روز اذیت می کنی.

باید بقلت کنم و با هم راه بریم تا اروم بشی.

 

۳. حساسیت به پروتین گاوی

هر بار که واسه دل درت می بردمت دکتر واست ازمایش مدفوع می نوشت و هر بار توش موکوس بود. دکتر هم گفت یا عفونته یا حساسیت غذایی.

واست انتی بیوتیک نسخه کرد. ولی جواب نداد. رژیم غذایی هم داد که الان چند روزه سفت و سخت رعایت میکنم ولی هنوز خوب نشدی

اخه مدفوعت سبز رنگه و خلتی

راستی همیشه می رفتیم پیش دکتر شعاعی ولی این ماه یه ویزیت هم بردمت پیش دکتر میر طلایی. واست ازمایش دوباره نوشت و سونو رو نگفت ولی نوشته بود من هم دقت نکردم.

وقتی بابا جواب ازتو برد جواب سونو رو هم خواست.

دکتر میرطلایی یه معرفی نامه داد تا ببریمت اصفهان واسه تست pmpa

ما با بابا نرفته بودیم بابا هم نپرسیده بود که این چیه

حسابی نگران شدم واسه فرداش دوباره پیش دکتر شعاعی نوبت گرفیم

دکتر دوباره انتی بیوتیک داد و رژیم غذایی

قرار شد تا ۱۵ روز مهلت بدید اگه خوب نشدی بریم اصفهان.

که یه جور نمونه برداری از طریق کولونوسکوپیه که دقیقا حساسیت به یه ماده خاص و مشخص می کنه.

کاش کارت به اون جاها نکشه.

۴.بسته بودن راه اشک

از همون روزهای اول چشم راستت ترشح داشت.

دکتر شعاعی واست قطره و پماد نسخه کرد.

ولی جواب نداد دفعه پیش قطره چشمتو عوض کرد که الان دیگه ترشح نداره.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

عفیفه بانو
13 فروردین 95 17:32
ان شاءالله زودتر حال دختر گلتون خوب بشه