پانیاپانیا، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
داداشیداداشی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
زندگی من و بابازندگی من و بابا، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

شیرین گندمک من

دخترکم

1394/3/31 23:50
نویسنده : مامان پانی
144 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دختر گلم

باور کن اصلا باورم نمی شه دارم دخترم صدات می کنم.

نمی گم دوست نداشتم دختر باشی ولی فکرشو نمی کردم دختر دار بشم.

آخه این چند وقت همه می گفتن بچت پسره.

مخصوصا وقتی مادربزرگم از مشهد لباس های پسرونه برات سوغات اورد.

یا مامانم که با سماجت می گفت شما پسری و سونوگرافی هاش همیشه درست از آب در می یومد.

یه شب هم خواب دیده بودم دارم دنبال معنی اسم الشن می گردم. باور می کنی تا به حال این اسم رو نشنیده بودم. فرداش تو اسامی دخترونه دنبالش گشتم ولی نبود ولی روز بعد در کمال ناباوری تو اسامی پسرونه تبلت داداشی پیداش کردم.

یا اینکه با اولین تست بیبی چکم مثبت شد. 

واسه داداشی توی 36 امین روز دورم رفته بودم آزمایش و بتام 800 بود واسه شما هم توی 36 امین روز دورم رفتم و بتام 1500 بود. آخه بتای بالا واسه پسره و بتای پایین واسه دختره.

اینها و خیلی چیزهای دیگه بهم می گفت که منتظر دختر نباشم ولی تنها چیزی که با بارداری قبلیم متفاوت بود ترشی خوردنم بود.

آخه رو داداشی حالم از ترشی به هم می خورد ولی این بار واقعا نمی تونسم از ترشی بگذرم.

با هر غذایی ترشی می خوردم. همش فکر می کردم توهم زدم.

یا اینکه چون خیلی دختر دوست دارم، به خودم دارم تلقین می کنم.

ولی حالا هنوز توی شوکم

باورم نمی شه همش میگم نکنه اشتباه شده 

نکنه دختر نباشی.

نکنه بت دل ببندم و بعدش پسر بشی. 

این ها همه تو مخم داره رژه می رن.

ولی آخرش می گم خواست خدا هرچی باشه راضیم به رضای خدا.

راستی آخرین باری که رفتم بهداشت وقتی خانم صادقی داشت دنبالت می گشت تا صدای قلبتو بشنوه اولش صدای قلبت با صدای قلب داداشی تفاوت داشت ولی چند ثانیه بعدش درست مثل صدای قلب داداشی شد.

آخه صدای قلب جنین دختر و جنین پسر با هم فرق داره.

شاید هم من دارم اشتباه می کنم.

امشب شب چهارم ماه مبارک رمضانه. امسال که نمی تونم روزه بگیرم. ایشاالله سال های بعد.

راستی باز هم می خوام دخترکم صدات کنم. عزیزکم مخملکم سفید برفی من دوست دارم.

دوست دارم سفید برفی صدات کنم.

امشب سرهمی که دیروز واست خریده بودم رو به زن عمو نشون دادم. اون هم به شوخی گفت آخه این چه رنگی خریدی. این لباس روشن رو که تن دختر سیاهت کنم که خیلی ضایست.خندونک

منم گفتم که کی گفته دختر من مثل بلورهچشمک

دخترکم مثل بلور شی تا مامان ضایع نشه باشه

همش فکر می کنم که سفیدی یا سبزه

چش رنگی هستی یا تیره

مو فرفری هستی با موهات صافه؟

خدایا تا 5 ماه دیگه از فضولی می میرم.

سفید برفی من دوست دارم

 بوس. 

پسندها (2)

نظرات (0)